27 مرداد

دو روز تعطیل و یه سفر به سد سلمان و پیاده روی روزانه و وزن کشی
جمعه یه سر به بیمارستان و عمو عباس و ...
دور همی خونه ما خوش گذشت و مجی و شکوفه نبودن
+++

رد پای مهربانیت
جامانده
بردل کویریم.

یکشنبه به خرید گذشت یه مانتو و یه شال
دوشنبه روز تولد بود با گل رفتم و ...
بعد از پخت پیتزا و فلش گوشی؛ شام خوردیم و رفتیم بیرون
گوشیم پیش مهناز جا موند و صبح سه شنبه دیر بیدار شدم
...

این برگ‌های زرد 
به خاطر پاییز نیست 
که از شاخه می‌افتند 
قرار است تو از این کوچه بگذری 

و آن‌ها 
پیشی می‌گیرند از یکدیگر 
برای فرش کردن مسیرت.. 

میهمانی خونه محمد و شب تا دیر وقت و خونه ی ما
جمعه یه سر به تنگ آب و عصرم پیاده روی و مهمانی خونه ی ما 
شب یه سر به باغ آقای مصلی نژاد اینا و جو خودمونی 
در کل هفته ی پراسترسی بود 

یه شام دو نفره عالی و پارک لاله
شام پیراشکی و حرفای بعدش
رژیم و ورزش داره خوب پیش میره
امیدوارم هرچه سریعتر عادت کنیم به شرایط جدید

صبح اداره و عصر شروع سفر به میمند
شب رو میمند موندیم با پشه های مزخرفش
صبح جمعه از میمند به سمت کوار و اکبرآباد
ناهار رو برایجان خوردیم و بعدم خفر و جهرم 
اولین سفر خیلی خوب بود خیلی خوش گذشت

نوشته شده در ۱۳۹۶/۰۵/۱۷ساعت 8:6 توسط Mos Ta Fa|

مراسم خاکسپاری و ختم خوب بود 
جز گلایه هایی که بعضیا ازم میکنن و میگن کم کاری کردی
شرایط سختیه وقتی تازه وارد یه خونواده میشی
هیشکیو نمیشناسی و بیخودی معذبی و نمیدونی باید چیکار کنی
هنوز سوتی دم ناهار یادم نرفته

نوشته شده در ۱۳۹۶/۰۵/۲۳ساعت 7:11 توسط Mos Ta Fa|

جمعه شب خونه ی ما با عمه ها و زن عامو
خیلی خندیدیم و خوش گذشت
مجتبی نبود و منم بدون ماشین و با دوچرخه مهدی
روزای خوبی داریم این روزا خدایا کمکمون کن